کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
یادداشتهای روزانه حمید میزوری در آمریکا
کاری به ترس نداره-مگه کی-سی که دادی siy-asi
باشه وتا بیای informationشمارو بخاط,lock-upبشید-به همین سادگی
case:19###
Big Grin



پاسخ
تشکر کنندگان: lexington ، kasra
(2009-12-12 ساعت 01:57)Ali-J نوشته:  نوید جان، نمایشگاه کامپیوتر،الکترونیک، برق، مخابرات مگه تموم نشد ، من هفته پیش رفتم که ...

علی جان من نمایشگاه شیراز رفتم(افتضاح بود )
صدرا درست میگه
پاسخ
تشکر کنندگان:
لیلی جان حرفت درسته اما با همش موافق نیستم. مثلا قبول دارم که باید درصد آزمون و خطا رو پایین آورد اما موافق نیستم که اگه ریسک یه موضوع بالا بود کلا بیخیالش بشی.
ما می تونیم یه سری از کارا که امکان موفقیت رو بالا میبره انجام بدیم (مثلا در مورد مهاجرت اصولی که نوید میگه کمک زیادی به ما میکنه)
اگه ما از ریسک کردن بترسیم و فقط دنبال کارهایی باشیم که درصد خطای پایینی دارن زندگیمون خیلی یکنواخت میشه. خود من آدمای زیادی رو میشناسم که به خاطر اینکه اهل ریسک نیستن زندگیشون با چند سال پیش فرق زیادی نداره (بدتر نشده اما پیشرفت خاصی هم نداشتن)
و از اونجایی که من آدمی هستم که از یکنواختی و ثبات زیاد خوشم نمیاد ترجیح میدم دست به تغییر بزنم. البته سعی میکنم تا جاییکه ممکنه ریسک کارو کم کنم Smile
پاسخ
تشکر کنندگان: Ali Sepehr ، mohsen324 ، sh-b ، lexington ، honareirani ، یه مهاجر ، ChairMan ، laili
(2009-12-12 ساعت 18:14)shr.jafari نوشته:  لیلی جان حرفت درسته اما با همش موافق نیستم. مثلا قبول دارم که باید درصد آزمون و خطا رو پایین آورد اما موافق نیستم که اگه ریسک یه موضوع بالا بود کلا بیخیالش بشی.
ما می تونیم یه سری از کارا که امکان موفقیت رو بالا میبره انجام بدیم (مثلا در مورد مهاجرت اصولی که نوید میگه کمک زیادی به ما میکنه)
اگه ما از ریسک کردن بترسیم و فقط دنبال کارهایی باشیم که درصد خطای پایینی دارن زندگیمون خیلی یکنواخت میشه. خود من آدمای زیادی رو میشناسم که به خاطر اینکه اهل ریسک نیستن زندگیشون با چند سال پیش فرق زیادی نداره (بدتر نشده اما پیشرفت خاصی هم نداشتن)
و از اونجایی که من آدمی هستم که از یکنواختی و ثبات زیاد خوشم نمیاد ترجیح میدم دست به تغییر بزنم. البته سعی میکنم تا جاییکه ممکنه ریسک کارو کم کنم Smile
راست میگه سحر! من و سحر اونقدر تو موقعیت های خطرناک بودیم که نگو. خیلی هم لذت می بریم. مثلاً یه بار با ماشین وسط بیابون گیر کرده بودیم (کف ماشین گیر کرده بود به یه سخره گنده) و تا شعاع 20 کیلومتری کسی نبود و هوا هم داشت تاریک می شد....2 ساعت طول کشید ماشینو آزاد کنیم (با هول های سحرCool ) ولی بعدش کلی خندیدم به هم و اون روز خاطره خوبی شد. اصلاً آدم زندگی می کنه به خاطر همین ریسک ها و هیجان ها. ما الآن داریم میریم آمریکا باور کنید 1 نفر هم نداریم اونجا و پول درست و حسابی نداریم و احتمالاً زندگی پر از درد و رنج و سختی خواهیم داشت اما به قول شاعر «مرد را دردی اگر باشد خوش است»
پاسخ
تشکر کنندگان: seravin ، Ali Sepehr ، sh-b ، lexington ، honareirani ، یه مهاجر ، shr.jafari ، zohreh36 ، aazitaa
محسن جان ، سحر جان واقعا جای تقدیر داره کار شما مخصوصا کار سحر جان.
من همیشه فکر می کنم اگه ازدواج کنم و مسئولیت کس دیگه ای به دوشم بیفته ممکنه نتونم اونجوری که دوست دارم با هیجان و دلهره زندگی کنم ، نمی دونم چرا اما عاشق هیجانم ، عاشق اینم که هر روز یه مساله ی حدیدی برام پیش بیاد که باید حل کنم ، اما اگه با یک نفر دیگه باشم ممکنه نتونم اینجوری زندگی کنم و این کار سحر عزیز بسیار ارزشمنده که حاضر شده با محسن تن به یک کار بزرگ بدند و سختی های زیادی رو تحمل کنند.
بچه ها امیدوارم همیشه موفق باشید و ترس رو از دلتون بیرون کنید.
سیدعلی سپهر
مدیر ارشد مهاجرسرا و مدیرعامل شرکت پاریز تراول
ali.sepehr@pariztravel.com


هر آنچه در مورد لاتاری بايد بدانيد.
https://telegram.me/pariztravel
پاسخ
تشکر کنندگان: mohsen324 ، lexington ، honareirani ، shr.jafari ، zohreh36
(2009-12-12 ساعت 19:24)msnazi نوشته:  مثلاً یه بار با ماشین وسط بیابون گیر کرده بودیم (کف ماشین گیر کرده بود به یه صخره گنده) و تا شعاع 20 کیلومتری کسی نبود و هوا هم داشت تاریک می شد....2 ساعت طول کشید ماشینو آزاد کنیم (با هول های سحرCool ) ولی بعدش کلی خندیدم به هم و اون روز خاطره خوبی شد.

یادش بخیر! Big Grin
پاسخ
تشکر کنندگان:
(2009-12-12 ساعت 23:46)shr.jafari نوشته:  
(2009-12-12 ساعت 19:24)msnazi نوشته:  مثلاً یه بار با ماشین وسط بیابون گیر کرده بودیم (کف ماشین گیر کرده بود به یه صخره گنده) و تا شعاع 20 کیلومتری کسی نبود و هوا هم داشت تاریک می شد....2 ساعت طول کشید ماشینو آزاد کنیم (با هول های سحرCool ) ولی بعدش کلی خندیدم به هم و اون روز خاطره خوبی شد.

یادش بخیر! Big Grin

ای کاش تمام ریسکهای زندگی فقط همین چیزهای کوچک بود......
ما از ریسکی صحبت میکنیم که میتونه برای آدم خیلی گرون تموم بشه.....و زندگی شما و چند نفر از نزدیکترین کسانتون و تغییر بده ...یا به کلی نابود کنه ....من تا زمانی که تنهام اجازه دارم به بلند پروازیها و هیجانات درونیم امکان مانور دادن بدم ولی زمانی که مسئولیت خانواده ای روی دوشم هست نمیتونم بی گدار به آب بزنم و با آینده و زندگی دیگران بازی کنم...

محسن و سحر عزیز میدونم که اون خاطره چقدر براتون لذت بخش و ماندگاره..ولی میخوام بدونم که اگه فرضا بچه ی چهار ماهه ای داشتید و اون هم همراهتون بود همین کار و میکردید؟و اگه میکردید آیا بعدش از این خاطره به خوبی یاد میکردید؟
در ضمن من گفتم اگه دهه ی سوم و گذرونده باشید براتون سخت تر میشه.....شماها هنوز وقت دارین......
جهت تبلیغات در سایت با رایانامه ads@mohajersara.com تماس بگیرید.
پاسخ
تشکر کنندگان: lexington ، mohsen324 ، ChairMan ، seravin ، fairwall ، shr.jafari
سلام.
بالاخره ما هم امروز جریمه شدیم یعنی ماشینمون "تو" شد!!! جایی ایستادیم که فقط اجازه 30/1 دقیقه ایستادن داشتیم ولی رفته بودیم سینما و خب دیر شد!!! اومدیم دیدیم ماشین نیست!! نمیدونم از کجا فهمیدند که ما کی پارک کردیم!!!!!!Sad یک کارت دادند که ماشین را بردند به این آدرس. تا اونجا با تاکسی 10 دقیقه راه بود که 20 دلار کرایه اش شد( کرایه تاکسی زیاده) .
180 تا واسه "تو" کردن گرفتند، 45 تا واسه نگه داشتن ماشین برای نیم ساعت، 60 تا هم واسه اینکه امروز روز کاریشون نبوده و ظاهرا ما مزاحمشون شدیم!!! خلاصه اعصابم خورد شد. !!!!!!!!SadSadSadSadSadSad
شما مواظب باشید.
لاتاری 2008
شماره پرونده: ***14
مصاحبه: روزهای پایانی ماه آگوست
دریافت ویزا: 13 روز بعد از مصاحبه
پاسخ
تشکر کنندگان: rs232 ، lexington ، سارا کوچولو ، OverLord ، MPU ، mrlzdh
پلیسهایی که مخصوص جریمه کردن ماشینهای پارک شده هستند یک چوبهایی دارند که ته آن گچ است و آن را به لاستیک ماشین می زنند. و مثلا اگر 1 ساعت حق پارک در جایی باشد طوری گردششان را تنظیم میکنند که دوباره بعد از یک ساعت در همان محل باشند. اگر گچ را ببیند که جریمه می کند و اگر نبیند فکر می کند تازه آمده اید و دوباره گچ می کشد. پیچاندنشان هم خیلی راحت است فقط کافی است که قبل از پایان وقت پارک بیایید و گچ لاستیک را پاک کنید. من بارها و بارها این کار را کردم و هیچوفت هم جریمه نشدم!
با آرزوی موفقیت برای شما
پاسخ
ما در پارکینگ روباز پارک کرده بودیم. و چند تا نگهبان معمولی ( پلیس نبودند) هم که همه شون اسپانیش بودند، مراقب بودند. همونها هم به یک شرکت دیگه که اتفاقا آنها هم اسپانیش بودند، ماشین ما رو معرفی کرده بودند. فکر کنم یک جورایی با هم همکار بودند. ولی بنظرم مبلغی که گرفت خیلی بالاست. نمیدونم جایی برای است که آدم بدونه این شرکتهای خصوصی چقدر باید برای تو کردن بگیرند یا نه.
لاتاری 2008
شماره پرونده: ***14
مصاحبه: روزهای پایانی ماه آگوست
دریافت ویزا: 13 روز بعد از مصاحبه
پاسخ
تشکر کنندگان: lexington ، سارا کوچولو ، OverLord
(2009-12-13 ساعت 03:40)laili نوشته:  
(2009-12-12 ساعت 23:46)shr.jafari نوشته:  
(2009-12-12 ساعت 19:24)msnazi نوشته:  مثلاً یه بار با ماشین وسط بیابون گیر کرده بودیم (کف ماشین گیر کرده بود به یه صخره گنده) و تا شعاع 20 کیلومتری کسی نبود و هوا هم داشت تاریک می شد....2 ساعت طول کشید ماشینو آزاد کنیم (با هول های سحرCool ) ولی بعدش کلی خندیدم به هم و اون روز خاطره خوبی شد.

یادش بخیر! Big Grin

ای کاش تمام ریسکهای زندگی فقط همین چیزهای کوچک بود......
ما از ریسکی صحبت میکنیم که میتونه برای آدم خیلی گرون تموم بشه.....و زندگی شما و چند نفر از نزدیکترین کسانتون و تغییر بده ...یا به کلی نابود کنه ....من تا زمانی که تنهام اجازه دارم به بلند پروازیها و هیجانات درونیم امکان مانور دادن بدم ولی زمانی که مسئولیت خانواده ای روی دوشم هست نمیتونم بی گدار به آب بزنم و با آینده و زندگی دیگران بازی کنم...

محسن و سحر عزیز میدونم که اون خاطره چقدر براتون لذت بخش و ماندگاره..ولی میخوام بدونم که اگه فرضا بچه ی چهار ماهه ای داشتید و اون هم همراهتون بود همین کار و میکردید؟و اگه میکردید آیا بعدش از این خاطره به خوبی یاد میکردید؟
در ضمن من گفتم اگه دهه ی سوم و گذرونده باشید براتون سخت تر میشه.....شماها هنوز وقت دارین......

!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!لیلی خانوم همه مون میمیریم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
پاسخ
تشکر کنندگان: honareirani
درسته لیلی جان. تقریبا حق با شماست. ریسک پذیری افراد بیشتر مربوط به سنین پایین جوونیه، چون تقریبا چیز زیادی برای از دست دادن ندارن. ومسئولیت افراد زیادی به گردنشون نیست وعلاوه بر اینا معمولا وقت زیادی برای جبران خسارتهای احتمالی دارن.
پاسخ
تشکر کنندگان: honareirani ، laili
براي همين بچه دوست ندارما !!! جز دست وپاگير بودن و حس نگراني مادام العمر براي والدين اصولا بچه كار ديگه اي در اين دنيا نداره LOL
پاسخ
تشکر کنندگان: honareirani ، aazitaa
(2009-12-14 ساعت 21:25)shima.m نوشته:  براي همين بچه دوست ندارما !!! جز دست وپاگير بودن و حس نگراني مادام العمر براي والدين اصولا بچه كار ديگه اي در اين دنيا نداره LOL

منم واسه همین تفکرت به مثبت بهت داده بودم شیما جان! مثله خودمی! یعنی من مثله شمام! یا شما مثه خودتی یا من مثه خودمم یا . . . !!! فاتی پاتی شد! یه چیزی تو همین مایه ها!!!
پاسخ
تشکر کنندگان:
دوستان هدف مهمی مثل رفتن به امریکا که همه ماها امیدواریم بهش برسیم بدون برنامه ریزی درست به مشکل بر میخوره. حالا این برنامه ریزی میتونه :رفتن به کلاس زبان , یادگرفتن برخی مهارتها که اونجا بهدردمون بخوره مثل کامپیوتر(ICDL) و کارهای دیگه ای باشه.حالا اگر هم امسال برنده نشیم نه تنها چیزی رو از دست ندادیم بلکه چیزهایی رو بدست اوردیم
بنابراین نترسید و به اینده ای روشن فکر کنید و امیدوار باشید چرا که بواسطه همین امیدواریه که به همه ارزوهامون خواهیم رسید
پاسخ
تشکر کنندگان: honareirani ، rs232 ، Hossein81 ، j@vad ، MPU




کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان